یکشنبه، آذر ۱۷

امروز سه باربه مکعب فکر کردم، یک‌بار به استوانه و هجده بار به دایره؛ نه، یک‌بار به هجده دایره.
 چشمهایم را بستم وهجده دایره دوسوراخه و چهار سوراخه را تصورکردم که سه تا سه تا روی مکعب مستطیلی درابعاد 1،2و2 متر، چیده شده بودند. بعد حالم بهتر شد و  رفتم چای ریختم و فاصله آشپزخانه تا اتاق را به استوانه فکر کردم.
این شیوه درمانی جدیدم است؛ هرچه و هرکه حالم را بد کرد به عناصر واشکال اولیه، ساده‌اش می کنم ودرجا خوب می‌شوم. وقت‌هایی هم که خوبم، شیوه معکوس را در پیش می‌گیرم. مثلاً چهارشنبه گذشته تمام روزسعی کردم معادل‌هایی برای «ده هزار خط با طول پنج اینچ در فضایی به مساحت 6.75 در5.5 اینچ*» پیدا کنم. سخت بود، اما چهار- پنج تایی پیدا شد.


*عنوان اثری از سل لویت

هیچ نظری موجود نیست: